به گل گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من خوشگل تر است..."
به پروانه گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من زیبا تر است..."
به شمع گفتم: "عشق چیست؟" گفت: "از من سوزان تر است..."
به عشق گفتم: "آخر تو چیستی؟" گفت: "نگاهی بیش نیستم
ببخش عزیز جونم دلم جوونی کرده
با تو اگه یه لحظه نامهربونی کرده
قهر نکن عشق من قهر تو آتیشمه
من نمی خوام بسوزم وقتی دلت پیشمه
دل می شود از تو قرص با یک بوسه
احوال مرا بپرس با یک بوسه
لب های تو نسخه مرا پیچیدند
صبح وشب و ظهر، قرص با یک بوسه
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود
ای که بر لبهای ما طرح تبسم می شوی
دعوت ما بوده ای، مهمان مردم می شوی ؟!!!
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است درین فاصله قربان شما
عشق تو همچون افقی بی انتهاست
قلب من خالی ز هر رنگ و ریاست
زندگی با آرزو ها روبروست
با تو بودن از برایم آرزوست
عشق است استقلال واستقلالی...
برچسب : نویسنده : علیرضا&تنهایی foot1 بازدید : 372